هر آنچه برای یادگیری، پیشرفت و موفقیت نیاز دارید

www.SeminareMa.com

ما اینجا هستیم تا به شما اجازه ندیم رویا هایتان را فراموش کنید.
وب سایت : www.SeminareMa.com
تلگرام : https://t.me/Seminarema

محبوب کن - فیس نما
پیوندهای روزانه

دانلود کتاب قانون توانگری نوشته کاترین پاندر - ترجمه گیتی خوشدل

درباره کتاب قانون توانگری اثر کاترین پاندر :
مترجم : گیتی خوشدل
«قانون خلاقیت این است که به جای این که آرزوهای دیرین خود را با این بهانه که رویاهایی محال هستند سرکوب کنید، به طرزی سازنده به آن ها بنگرید. یعنی بدانید که آرزوهای راستین شما چیستند، و آن گاه از آرزوهایتان فهرستی تهیه کنید. به طور منظم به سراغ آن ها بروید و در صورت لزوم آن ها را عوض یا جا به جا کنید. وقتی آرزوهایتان را می نویسید، جایگاه ذهنی آن ها نیز منظم می شود.» می خواهم دیگر بار وعده ی گوته را به یادتان آورم: «انجام آن چه را که می توانی یا می اندیشی که می توانی، آغاز کن! در جسارت، نبوغ و اقتدار و اعجاز نهفته است.»


دانلود کتاب قانون توانگری - کاترین پاندر - گیتی خوشدل

نام کتاب : قانون توانگری


نویسنده : کاترین پاندر


مترجم : گیتی خوشدل


تعداد صفحات : 351 صفحه


زبان : فارسی


نوع فایل : PDF


حجم فایل : 3 مگ

 

 

لینک دانلود :

http://www.seminarema.com/ebook/544-download-ghanone-tavangari.html

  • سمینار ما

چگونه مُچ دروغگو ها را بگیریم؟ تشخیص دروغ با مشاهده زبان بدن

انسان‌ها به این جهت با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند که محتویات داخل مغزشان را به همدیگر بگویند. برای بیان چیزهایی که در مغز می‌گذرد راه‌های مختلفی داریم. صحبت کردن، نوشتن، استفاده از دود، شمشیر، قمه، چماق و نانچیکو و … در نهایت استفاده از حرکات بدن. ما می‌توانیم حالات مختلف روحی خود را هم با استفاده از این ابزار برای سایر انسان‌ها بازگو کنیم. با این حال هنگامی که به صورت حضوری با کسی ملاقات می‌کنیم به نظر می‌آید بیشتر از ابزار کلامی برای برقراری ارتباط استفاده می‎کنیم. چیزی که ما را از سایر حیوانات متمایز می‌کند. یعنی زبان پیچیده‌ی انسانی. هر کدام از ماها که تعداد زبان‌های بیشتری بلد باشد می‌تواند با افراد بیشتری ارتباط برقرار کند و سر از محتویات مغزشان در بیاورد. اما زبان تنها عضوی نیست که می‌تواند منظور انسان را به افراد دیگر منتقل کند. اعضای دیگر بدن انسان هم قادرند معانی و مفاهیم انتزاعی مختلف را به زبانی قابل فهم در بیاورند. در واقع جالب است بدانیم که زبان سرخ که داخل حلق قرار دارد مستعدترین عضو بدن برای بیان مفاهیم ذهنی است به طوری‌که گفته می‌شود ۴۵ درصد از کار بیان مفهوم ذهنی از طریق این عضو کوچک انجام می‌شود. در واقع انسان طوری در بیان کردن مفاهیم از طریق زبان حرفه‌ای شده است، که می‌تواند خیلی بیشتر از بیان صِرفِ محتویات مغزش، از آن کار بکشد. کارهای پیچیده و هوشمندانه‌ای مثل دروغ گفتن از طریق زبان انجام می‌شود. با این حال، همان‌طور که گفتیم بقیه اعضای بدن نیز حرف می‌زنند و در اصل ۵۵ درصد از منظورهای ما را بیان می‌کنند اما از آن‌جا که انسان‌ مدت‌هاست (منظور از مدت‌ها یعنی زمانی بسیار بیشتر از ۱۰هزار سال) از زبان به‌صورت تخصصی استفاده می‌کند دلیلی نداشته تا یاد بگیرد چطور از بقیه اعضا بدن هم به همان قدرت برای بیان مفاهیم استفاده کند. (هر چند وجود زبان‌های اشاره در بین سرخپوست‌ها نشان می‌دهد که انسان تا حدود کمی راه‌های ارتباطی غیر کلامی را هم گسترش داده است). در هر صورت انسان نسبت به انتقال معنی از طریق حرکات بدن خیلی پیشرفت نکرده است و نسل بشر هنوز انقدر تکامل پیدا نکرده و هوشمند نشده که بتواند تمام توان خود را در فعالیتی مثل دروغ گفتن به کار بگیرد. به زبان خیلی ساده یعنی هر چقدر زبان انسان در موذی‌گری پیشرفت کرده است، چشم و دست و پا و … در انتقال مفاهیم خیلی ساده هستند. هر چقدر همکاری مغز و زبان در ساختن و پرداختن دروغ دقیق و بدون نقص باشد اما دیگر اعضای بدن در این گاوبندی تازه کار هستند و به احتمال زیاد گند می‌زنند به کار.

liar-by-jacopo-comanducci

تا این‌جای کار که دروغگوها از خواندن متن ما حسابی کیف کرده‌اند. اما خیال‌تان راحت. قصد ما نه این است که یک دلیل علمی برای فخر فروختن دروغگوها بتراشیم و نه این‌که نحوه دروغ گفتن مؤثر را آموزش دهیم. در واقع می‌خواهیم کار دروغگوها را حسابی سخت کنیم. پس از خواندن این مقاله متوجه می‌شوید که دیگر هیچ‌کس نمی‌تواند به این راحتی به شما دروغ بگوید. هر چند که اگر می‌خواهید نظر شخصی من را بدانید باید بگویم هوشمندی غرورانگیزتری در راست گفتن وجود دارد که هوش به کار رفته در دروغگویی باید جلوی آن لنگ بیندازد.

البته این حرف‌ها به این معنی نیست که بخواهیم مردم را به دو دسته دروغگوها و راستگوها تقسیم کنیم. همه‌ی ما در زندگی گاهی پیش آمده که بنا به دلایلی از جمله ترس، سیاست، رفاقت و یا اصلاً برای خنده، حقیقت را پنهان کرده و دروغ گفته‌ باشیم. اگر لفظ دروغگو به کسی اطلاق شود معنی‌اش این است که آن فرد عادت دارد در هر موقعیتی فرت و فرت دروغ بگوید. اما برای افرادی که از دروغ متنفرند نیز ممکن است پیش بیاید که دروغ بگویند. چیزی که ما در این‌جا به شما می‌گوییم را نه تنها می‌توانید برای تشخیص انواع دروغ‌ها – چه دروغ‌های حرفه‌ای و چه آماتوری – به کار ببرید، بلکه می‌توانید با یادگیری آن سایر کارهای خود نظیر مصاحبه شغلی، خواستگاری، معامله پراید چپی و خرید طوطی سخنگو از مولوی، را نیز هَندل کنید.

How-to-catch-liars

…..

ما مثل ریگ دروغ می‌گوییم. ( البته دور از جان آن کسانی که مجری تلویزیون ازشان می‌پرسد “آیا تابحال دروغ گفته‌اید؟” و جواب می‌دهند “اصلاً، ابداً، حتی یکبار”… فقط مشخص نیست که چرا مجسمه این افراد را در وسط میادین اصلی شهر نصب نمی‌کنند تا الگوی همه مردم شوند. )
می‌بینید… خود ما هم روی‌مان نشد همان اول کار حقیقت را مثل مرد بکوبیم روی میز… در واقع وقتی که با یک آدم غریبه سر صحبت را باز می‌کنیم احتمال این‌که در ۱۰ دقیقه اول حتماً یک دروغی از خودمان در بیاوریم، بسیار بالاست. نیازی هم نیست همه دروغ‌های‌مان قلمبه سلمبه باشد. اغلب اوقات کسی که دروغ می‌گوید یا می‌خواهد وجهه بهتری از خود بسازد یا از ترس درگیری دست به این کار می‌زند. اما کسی که مخاطب دروغ است دوست دارد واقعیت را بشنود و اگر بفهمد به او دروغ گفته‌اند فکر می‌کند که او را احمق فرض کرده‌اند. همان‌طور که گفتیم زبان دروغگوی فوق العاده‌ای است در حالی‌که اعضای بدن خیلی افتضاح دروغ می‌گویند. این‌جاست که هنر خواندن ” زبان بدن ” خودش را نشان می‌دهد.


مبانی زبان بدن

lying-25

اگر می‌خواهید زبان بدن را متوجه شوید باید دنبال علائم ریلکسی و اضطراب باشید. هر کسی راحت و طبیعی رفتار کرد یعنی احتمال بسیار قوی راست می‌گوید و هر کسی علامتی از اضطراب در رفتارهایش بروز کرد به این معنی است که احتمالاً دروغ می‌گوید. ابتدا بگذارید نشان‌تان دهیم اگر یک فرد احساس راحتی کند بدنش چه واکنش‌هایی از خود نشان می‌دهند. چند تا از رایج‌ترین واکنش‌های بدن یک آدم ریلکس را با هم مرور می‌کنیم :

زبان بدن مثبت :

body-language

  • فرد گوینده خیلی راحت به شما نزدیک می‌شود
  • حالت دستانش ریلکس است، دست‌ها از همدیگر باز هستند
  • می‌تواند برای مدت طولانی به صورت شما نگاه کند
  • هیچ نشانه‌ای از خجالت کشیدن ندارد، به کف زمین نگاه نمی‌کند
  • خنده‌اش واقعی است

زبان بدن منفی:

body-language-header

  • فرد گوینده از نزدیک شدن به سمت شما اجتناب می‌کند
  • دست‌ها یا پاهایش به صورت ضربدری یا بسته قرار گرفته‌اند
  • بجای این‌که به صورت شما نگاه کند سرش دائم می‌چرخد
  • نوک پاهایش به سمت شما نیست
  • موقع صحبت کردن با شما گوش، چشم، بینی و یا دست و گردنش را می‌خاراند

یک علامت کوچولو می‌تواند معانی خیلی زیادی را در بر داشته باشد. برای مثال، دست به سینه ایستادن که جزو علائم زبان بدن منفی به شمار می‌رود، می‌تواند به این دلیل باشد که طرف واقعاً سردش شده است، گاردش را بسته است و یا اصلاً این‌که حوصله‌اش از بحث سر رفته است. شاید هم یک دلیل ساده‌ای مثل بیش از حد غذا خوردن دارد. نکته این‌جاست که هر کدام از این نشانه‌ها، به تنهایی، می‌توانند گول زننده باشند از این رو برای حدس زدن درباره احوال درونی فرد مقابل، باید وقوع چند علامت را بررسی کنید. همیشه با سنجش موقعیت و نگاه کردن به چند علامت است که می‌توانید حدس قوی‌تری بزنید. مثلاً اگر وارد یک عروسی شدید و دیدید دو خانم دائم به یکدیگر می‌گویند ” تو چه خوشگل شدی ” ، ” این لباسه چقدر بهت می‌آد ” یا ” عزیزم، کدوم آرایشگاه رفتی؟” و در آن واحد سرشان را به این‌طرف و آن‌طرف می‌چرخانند و پشت گوشان را می‌خارانند و ابروهای‌شان خیلی بالا و پایین می‌رود بدانید که به احتمال ۹۹ درصد، دارند همدیگر را به‌طور نامحسوس مسخره می‌کنند.

تشخیص آدم دروغگو

یکی از بزرگترین مزایای بلد بودن زبان بدن این است که متوجه می‌شوید طرف مقابل‌تان چه مقدار از حرف‌هایش صحت دارد. البته هیچ‌گاه نمی‌توانید ۱۰۰ درصد مطمئن باشید که راست و دروغ افراد را کاملاً تشخیص می‌دهید اما با کمی تمرین می‌توانید مو را از ماست بیرون بکشید و گول حرف مفت دروغگوها را نخورید. ابتدا باید توجه داشته باشید که از چه تاکتیک‌هایی برای خواندن زبان بدن طرف استفاده می‎کنید زیرا دروغ‌های بزرگ و دروغ‌های کوچک با هم فرق دارند. چیزی که ما در این‌جا به شما خواهیم گفت تکنیک‌های تشخیص دروغ‌های گنده است. دروغ‌هایی که حسابی گوینده خود را دچار استرس و نگرانی می‌کنند. روش‌های ارائه شده توسط ما به درد تشخیص دروغ‌های کوچک نمی‌خورند. برای تشخیص دروغ‌های سبک‌تر باید مبحث Micro Expressions را بخوانید که در طی آن متخصصان می‌توانند فرد را تا حدی زیر نظر بگیرند که با آنالیز واکنش‌های بسیار کوتاه احساسی او، که به صورت ناخودآگاه در کسری از ثانیه رخ می‌دهند، از راست و دروغ حرف‌هایش سر در بیاورند. این متخصصان همیشه از افرادی که فکر می‌کنند می‌توانند ماشین دروغ‌سنج را شکست بدهند استقبال می‌کنند.

پاملا می‌یر (Pamela Meyer) نویسنده کتاب “تشخیص دروغ” (Lies potting) در این‌باره تحقیق مفصلی انجام داده است تا الگوهای رایج رفتاری زبان بدن در بین دروغگوها را پیدا کند. در طی این مطالعه پاملا دریافت که دروغگوها در حین بیان کردن دروغ‌های‌شان، رفتاری از خود بروز می‌دهند که تنها می‌توان نمونه‌ی آن‌را در بین افراد معذب پیدا کرد. البته با قارچ و پنیر اضافه…

ببند اون نیشتو .. !

یکی از سخت‌ترین کارها این است که بخواهی به دروغ خنده واقعی تحویل بدهی. در واقع همچین کاری رسماً غیرممکن است. یکی از دلایل این‌که آدم رویش نمی‌شود عکس‌های خانوادگی را نشان بقیه بدهد همین خنده‌های مصنوعی افتضاح است. دهان را که نگاه می‌کنی اندازه کاپوت کادیلاک سویل باز شده است اما هر چه بیشتر به عکس نگاه می‌کنی می‌بینی که خنده مصنوعی‌تر می‌شود. دلیل مصنوعی بودن خنده را در چشمان‌تان جستجو کنید نه در دهان. وقتی که به‌صورت طبیعی می‌خندید زیر چشمان‌تان چروک می‌شود زیرا بر اثر یک خنده‌ی واقعی لُپ‌های‌تان ناگهان بطور اتوماتیک باز شده و پوست زیر چشم را به بالا هُل می‌دهد و چروک می‌اندازد. حالا متوجه شدید که چرا می‌گوییم این کار غیرممکن است؟ خنده واقعی از درون می‌آید.

ماسمالی نکن

Lie-Detector

کسی که دروغ می‌گوید خودش هم متوجه می‌شود که مثل حالت عادی‌اش صحبت نمی‌کند، بنابراین متوجه می‌شود که باید طوری این قضیه را جبران کند. بنابراین سعی می‌کند که زیاد تکان نخورد و مثل جغد در چشمان شما زُل بزند تا اصلاً به او شک نکنید. در حالی که یک آدم نرمال خیلی ریلکس با بدنش حرکت می‌کند و نیازی هم ندارد تا برای طولانی مدت در چشم‌ هم‌صحبتش خیره شود. مضاف بر این موارد، آدم معذب یا گردنش را می‌خاراند و یا چشمانش را می‌مالد و خیلی سریع طرفینش را نگاه می‌کند. بدن به‌صورت طبیعی خیلی آرام و ریلکس رفتار می‌کند، اما هنگامی که ذهن مغشوش باشد و استرس به آدم وارد شود حرکات غیرنرمال خودشان را نشان می‌دهند. اگر به شانه آدم دروغگو دست بزنید انگار که به او برق وصل کرده‌ باشید. از جایش می‌پرد چون احساس راحتی نمی‌کند. همین‌طور نگاه مداوم چشم‌ها که می‌تواند بر ترس فرد از رو شدن دستش دلالت داشته باشد.

ماله نکش

LyingCreativity

همه این سوتی‌های غیرکلامی به کنار، زمینه سازی طرف را هم زیر نظر بگیرید. اغلب، آدم‌های دروغگو سعی دارند تا داستان‌شان با رعایت جزئیات دقیق بیان شود و اگر مورد اتهام باشند، مجازات‌هایی به مراتب بدتر از آنچه شما در نظر گرفتید را لایق ” مجرم واقعی ” می‌دانند. سؤال شما را با سؤال پاسخ می‌دهند تا برای خودشان زمان لازم برای ماله کشی و لاپوشانی جور کنند. بعضی‌های‌شان انقدر به بحث شاخ و برگ می‌دهند و بحث را فرسایشی می‌کنند که از ادامه صحبت خسته شوید و مشکل اصلی را فراموش کنید. این رفتارها را با سوتی‌های زبان بدن منفی ترکیب کنید، تا خیال‌تان راحت شود که طرف راست می‌گوید یا دروغ. معمولاً ترکیب این دو جواب درستی می‌دهد.

دوباره تأکید می‌کنیم که پارامترهای شما برای باز کردن مُچ یک دروغگو بررسی ریلکسی یا معذبی یک فرد است. بنابراین اگر فردی بنا به عادت شخصی رفتارهایی را از خود بروز می‌دهد که در مورد شخص او عادی است، نباید این‌ها را به حساب دروغگویی بگذارید. مثلاً فردی که به تازگی با او آشنا شده‌اید موقع حرف زدن تیک عصبی دارد و کار عجیب و غریبی می‌کند که در نگاه اول فکر می‌کنید این نشانگر معذب بودن و استرس داشتن و در نتیجه دروغگو بودن اوست. اما بعد از چند وقت متوجه می‌شوید که بنده خدا تیک دارد. همیشه به رفتار اطرافیان‌تان دقت کنید تا خنده و گریه واقعی آن‌ها را ببینید. اگر در برهه‌ای از زمان متوجه شدید که رفتار عادی یکی از نزدیکان شما دچار نوسان شده است، بدانید که مسئله‌ای او را عذاب می‌دهد. مثلاً اگر به رفیق‌‎تان که هیچ‎وقت فوتبال نمی‌بیند زنگ زدید و او با لحنی عجولانه از شما پرسید نتیجه بازی متالیست خارکیف و اف سی خورونتوخاروس در جام یاشاردُقُل چند چند شد؟ مطمئن باشید که او را بوکوحرام گروگان گرفته و می‌خواسته به شما آمار بدهد. البته قبل از این‌که برای نجاتش شماره آتشنشانی یا اورژانس را بگیرید توجه داشته باشید که ممکن است زود قضاوت کرده باشید. حداقل صبر کنید تا صدای خِس خِس نفس زدنش پشت تلفن را بشنوید بعد اقدام کنید. این‌همه تأکید می‌کنیم که تنها با مشاهده چند علامت به کسی مشکوک شوید به خاطر این است که نروید یقه‌ی آدم بی‌گناهی را بگیرید و پس از شرمنده شدن به او بگویید “تقصیر من نبود، در مجله بامیلو این چیزها را نوشته بودند.” از ما گفتن. در غیر این‌صورت به سر خود گول مالیده‌اید که فکر می‌کنید با دیدن یک علامت، فرق بین واقعیت و افسانه را کشف کرده‌اید.

مصاحبه شغلی و استفاده از زبان بدن

Interview

مصاحبه شغلی چیزی از خواستگاری رفتن کم ندارد. فقط در صورت موفقیت به جای این‌که یک دختر خوشگل گیرتان بیاید، دلیلی برای کوک کردن زنگ سر ساعت ۶ صبح نصیب‌تان می‌شود. نکته‌ی مشترک بین مصاحبه شغلی و خواستگاری این است که شما باید کاری کنید تا ازتان خوش‌شان بیاید. در هر دو مورد، طرفین مقابل دارای قدرت تصمیم‌گیری بیشتری هستند. در هر صورت می‌خواهیم نکاتی را از زبان بدن درباره مصاحبه شغلی به شما بگوییم که شاید به کارتان بیاید. در مصاحبه شغلی می‌توان گفت که مصاحبه شونده هیچ قدرتی ندارد و از این رو محیطی پدید می‌آید که در آن متقاضی کار معذب‌ است. کافی است تحت تأثیر این محیط قرار بگیرید و زبان بدن منفی از خودتان به نمایش بگذارید تا کارتان خراب شود. بهترین کاری که شما می‌توانید بکنید این است که با شناخت زبان بدن به صورت آگاهانه، اجازه ندهید تا حرکات غیر کلامی منفی از شما سر بزند.

شروع با جذبه از شما می‌تواند تعیین کننده باشد زیرا اثر روانی اولیه‌ای که شما بر روی مصاحبه کننده می‌گذارید شدیداً بر روی تصمیم‌گیری‌اش تأثیر می‌گذارد. لبخند بر لب داشتن، محکم دست دادن و با کلاس برخورد کردن در کنار زبان بدن مثبت که قبلاً خدمت‌تان عرض کردیم، صحنه را آماده می‌کند تا شما یک مصاحبه‌ی راحت در پیش داشته باشید. شما هیچ‎وقت نمی‌دانید که مصاحبه کننده قرار است چه‌طور شما را در مخمصه گیر بیندازد، بنابراین این‌کار هیچ‌وقت بد نخواهد بود که از حالت منفعلانه کامل دست بکشید، ابتکار عمل را در دست بگیرید و جذبه شخصی خود را به نمایش بگذارید.

انجام دادن حرکات زبان بدن مثبت که در بالا خدمت‌تان ارائه کردیم انقدر هم سخت نیست. در واقع بخشی از اضطرابی که در اتاق مصاحبه به شما وارد می‌شود مربوط به عدم آمادگی است. حتی اگر تمرکز خود را در انتهای مصاحبه از دست بدهید و حرکات زبان بدن منفی را انجام بدهید، سعی کنید اولش با اعتماد به نفس وارد شوید تا تأثیر اولیه خوبی از خود بر جای گذاشته باشید. برای آماده شدن و کاستن از اضطراب مخرب، از قبل درباره شرکتی که می‌خواهید در آن مصاحبه بدهید تحقیق کنید. می‌توانید چند سؤال مرسوم در مصاحبه‌های شغلی را به خاطر بسپارید. هر چیزی که از شما فرد ویژه‌ای ساخته است را قبل از ورود به اتاق پیش خود تکرار کنید. مطمئناً این چند حرکت اعتماد به نفس شما را بالا خواهد برد و این‌طور احساس نخواهید کرد که دست خالی وارد اتاق مصاحبه شده‌اید.

BodyLanguage1

اگر از نگاه کردن در چشمان مصاحبه کننده احساس مزخرفی به شما دست می‌دهد بهتر است چند درجه بر روی میز خم شوید تیزبینانه به دهان طرف نگاه کنید. دست زدن زیر چانه و خمار کردن چشم‌ها و فوت کردن به زُلف موها را بگذارید برای آتلیه عروسی. اگر مثل عقاب به طرف نگاه کنید آن‌گاه ظاهر یک شنونده‌ی خوب را خواهید داشت و اگر هم کمی اضافه بر سازمان حرف زدید، چهره‌ی عقابی‌تان آن‌را جبران خواهد کرد. اگر سؤالی از مصاحبه کننده پرسیدید باید به او وقت بدهید تا جواب شما را بدهد. این وقت دادن را می‌توانید با اعضای بدن‌تان نشان دهید. با قرار دادن قسمتی از انگشتان یا دست، بر روی دهان‌تان می‌توانید خیال طرف را راحت کنید که گوش‌تان به اوست و قرار نیست وسط حرفش بپرید.

یک چیز دیگر را هم بگوییم که خیال‌تان راحت‌تر شود. هیچ کدام از مصاحبه‌کننده‌ها از مریخ نیامده‌اند و همه‌شان زمانی مصاحبه شده‌اند. بنابراین برای‌شان طبیعی است که فرد مصاحبه شونده مقداری اضطراب داشته باشد. بنابراین مقدار کمی دستپاچگی کارتان را خراب نخواهد کرد. شاید بهتر باشد این‌طور بگوییم که مصاحبه کننده از شما انتظار دارد حداقل یک‌ مقدار اضطراب داشته باشد، اصلاً اگر زیادی اعتماد به نفس داشته باشید و بیش از حد ریلکس باشید ممکن است دل مصاحبه کننده را بزنید.

علی ایحال، آن قسمت از کار که مربوط به خودتان است را درست انجام دهید و امیدوار باشید تا بقیه‌اش هم برای‌تان خوب پیش برود. هر چه باشد بخش دیگر کار مربوط به انسان دیگری است و شما در مورد آن هیچ کاری نمی‌توانید بکنید. شاید همه کارهای شما درست باشد اما آن‌ها دنبال یک آدم جوان‌تر یا پیرتر باشند. از مدل کفش شما خوش‌شان نیاید یا ته ریش دوست نداشته باشند. شما که نمی‌دانید هر آدمی چه ملاک‌هایی در ذهن خود دارد. کلاً خارج از مصاحبه شغلی هم هیچ‌وقت ذهن‌تان را درگیر کارهایی که از عهده شما خارج است نکنید. فقط بر روی آن قسمتی تمرکز کنید که کاری از دست‌تان ساخته است. شناخت زبان بدن و استفاده از آن کاری است که از دست شما بر می‌آید.

مقالات مرتبط در این زمینه را بخوانید :

  • سمینار ما

روانشناسی ثروت چیست ؟ راههای ثروتمند شدن از نگاه شما چگونه است ؟ بزرگترین راز ثروت (جذب ثروت) شما در زندگی کنونی چیست ؟

اخطار:

اگر به درویش مسلکی اعتقاد دارید و فکر میکنید هر کس پولدار است دزد است، این کتاب (روانشناسی ثروت) را نخوانید. ممکن است به اعتقادات تان توهین شود!

اگر هر راهی رفته‌اید جواب نگرفته اید، این کتاب تحولی بزرگ در زندگی مالی تان خواهد بود .
برای مطالعه این کتاب از شما متشکرم . در این کتاب مجموعه ای از روش ها ، تکنیک ها و استراتژی های اثبات شده ای را خواهید آموخت که برای کسب موفقیت های بزرگ و شادی و رضایت در همه مراحل زندگی خود میتوانید از آن ها استفاده کنید .
من رموز جذب ثروت (راز ثروت ) فراوان که با بسیاری از انسان هایی که موفق به کسب ارزشمندترین چیز در زندگی شده اند ، تمرین شده است را در اختیار شما میگذارم ، وقتی این تکنیک‌ها را آموخته و تمرین کردید ، هرگز انسانی که اکنون هستید نخواهید بود .


شما ثروتمند هستید
اولین هدف من از نگارش و جمع آوری کتاب روانشناسی ثروت این بود که به شما نشان بدهم که ثروتمندتر از آنی هستید که تابحال فکرش را میکردید.
تعجب کردید؟!حق دارید ، من میخواهم به شما نشان بدهم تا به حال بی توجه از کنار چه گنج هایی گذشتید و بعد با هم این گنج ها را استخراج کنیم و با مقیاس پول با هم بشماریم .
فکر میکنید در چه زمینه هایی در زندگیتان ثروتمندید؟ با جواب دادن به تمرین زیر به نتیجه می رسید که تاکنون در چه زمینه هایی ثروتمند هستید و در چه زمینه هایی اکنون ثروتمند نیستید.
اول فرض کنید به طرز شگفت انگیزی پول زیادی بدست آوردید، حالا به دقت به سوالات زیر جواب بدهید:


آیا پس از ثروتمند شدن :
1- دوستانتان را تغییر میدهید؟
2- شغلتان را تغییر میدهید؟
3- اتومبیلتان را عوض میکنید؟
4- آیا غذای دیگری را در رستوران میخورید؟
5- لباس های دیگری میخرید ؟
6- با شخص دیگری ازدواج میکنید؟
7- آیا به چیز دیگری میخندید؟
8- عاشق شخص دیگری میشوید؟


باید به شما تبریک بگویم ، شما در بخشهایی که پاسخ منفی دادید ثروتمندید و به هر بخشی که جواب مثبت دادید بخشی است که در آن میتوانید ثروتمند تر شوید .
آیا دلتان میخواهد دلیل اینکه در برخی از بخشهای زندگیتان ثروتمند نیستید را بدانید ؟ در بخش هایی که اکنون ثروتمند نیستید تقصیری متوجه شما نیست، تقصیر پدر و مادر و یا جامعه شما هم نیست بلکه دلیل آن این است که ذهن شما برای ثروتمند شدن به خوبی برنامه ریزی نشده است .

برای دانلود رایگان کتاب روانشناسی ثروت بر روی دکمه زیر کلیک کنید


  • سمینار ما

میـتوانند از یک ارتباط سالم، جذاب و خوب ج ن س ی در طـول زنـدگی مشـتـرک خـود بهره ببرند. رضایت ج ن س ی امـری اسـت کـه در طـول زمـان و بـا هشیاری بسیار زیادی قابل دست یافتن می بــاشـد. ایــن امــر نــیــازمــنـد تعهد، سـرسـپـردگـی، تـلاش و هــمکاری هر دو طرف می باشد. زوجـیـن بـایـد اولین اولویت خود را در تطمیع کردن خواست های دیگری قرار دهند. رشد رابطه ج ن س ی در زندگی زناشویی چیزی جز آشکار کردن خود واقعی افراد نمی باشد. کمبود صمیمیت زیربنای مشکلات ج ن س ی است. زوجین باید توانایی بیان احساسات و خواست های خود را نسبت به یکدیگر داشته باشند. باید به هم بگویند که از انجام چه کاری لذت می برند و چه چیز مایه رنجش آنهاست. زن و شوهر هایی که از بیان احساسات خود عاجز هستند نمی توانند در رابطه عشقی خود پیشرفت کنند و ارتباط آنها در همان مرزهای شهوانی باقی می ماند و فراتر از آن نخواهد رفت. آنها ممکن است برای سالیان دراز در همان حدود اولیه باقی مانده و ارتباط ج ن س ی خود را همیشه با ترس نپذیرفته شدن ادامه دهند.

درگفتگوهای باز و عاشقانه هر یک از افراد می تواند به راحتی خواست ها و نیازهای خود را در راه رسیدن به ارضای ج ن س ی بی پرده بیان کند. این امر به رابطه شما، انرژی و نیرویی تازه می بخشد و روحیه ای در شما ایجاد می کند که هر روز پیش از گذشته طرف خود را بخواهید. بنابراین سعی کنید راههای متفاوت راضی کردن همسر خود را در این نوع ارتباطات پیدا کنید.
زوج هایی که در این زمینه موفق هستند، اگر چندین فرزند هم داشته باشند باز هم می توانند به راحتی وقت خاصی را برای این امر اختصاص دهند حتی اگر فرزندان آنها بسیار کوچک بوده و نیاز به حمایت و مراقبت بیشتری داشته باشند.

زوج های کاردانی که از داشتن س . ک س با یکدیگر لذت می برند تا هشتاد، نود سالگی نیز از هم خسته نمی شوند. آنها تغییراتی که در اندام های ج ن س ی شان به دلیل بالا رفتن سن ایجاد می شود را به راحتی می پذیرند. مردهایی که پا به سن می گذارند شاید در رسیدن به نعوذ و نگه داشتن آن با مشکل مواجه شوند و خانم ها نیز دچار خشکی مهبل می شوند. زوج های بالغ، که از نظر احساسی به هم نزدیک بوده و همدل می باشند به راحتی می توانند تغییر در نیازهای یکدیگر را درک کنند. آنها همدیگر را در آغوش می گیرند و عواطفشان را با یکدیگر در میان می گذارند و برای هم به منزله قوت قلب هستند. نیازها و خواست های این دسته از افراد برای طرف مقابل کاملا روشن است.

این راهها، روش های اثبات شده ای برای بازگرداندن علاقه و احساس به زندگی مشترک شما می باشد:
اولویت بندی: برقراری ارتباط ج ن س ی را اولین اولویت خود قرار دهید و هیچ گاه آنرا به “بعدا” موکول نکنید. اجازه ندهید حضور بچه ها و یا مسائل کاری مانع انجام دادن این کار شود.
زمان: برای معاشقه زمان بگذارید یا به عبارت دیگر برای این کار زمان به وجود آورید. بر روی علایق خود تمرکز کنید و وقت مناسبی را صرف بازسازی اعتماد و علاقه طرف مقابل نسبت به خودتان کنید.
لمس . کردن: دست زدن نشان دهنده عشق ورزیدن است. دستهایتان را به دست یکدیگر بسپارید، با ملایمت هم را در آغوش بگیرید و همدیگر را ببوسید. به هم به حمام بروید و دوش بگیرید.
عشق: ایجاد فضای رمانتیک، بوس و کنار، و عشوه گری از مواردی هستند که کیفیت رابطه ج ن س ی را بالا می برند.
بازی: هیجان داشته باشید، با هم شوخی کنید و راههای جدید را در س . ک س . کشف کنید.
صحبت: احساسات و خواست های خود را با یکدیگر در میان بگذارید، در مقابل گفته های او از خود واکنش نشان داده و دوباره از نو خود را نیرومند سازید.

از آن نخواهد رفت. آنها ممکن است برای سالیان دراز در همان حدود اولیه باقی مانده و ارتباط ج ن س ی خود را همیشه با ترس نپذیرفته شدن ادامه دهند.
درگفتگوهای باز و عاشقانه هر یک از افراد می تواند به راحتی خواست ها و نیازهای خود را در راه رسیدن به ارضای ج ن س ی بی پرده بیان کند. این امر به رابطه شما، انرژی و نیرویی تازه می بخشد و روحیه ای در شما ایجاد می کند که هر روز پیش از گذشته طرف خود را بخواهید. بنابراین سعی کنید راههای متفاوت راضی کردن همسر خود را در این نوع ارتباطات پیدا کنید.

زوج هایی که در این زمینه موفق هستند، اگر چندین فرزند هم داشته باشند باز هم می توانند به راحتی وقت خاصی را برای این امر اختصاص دهند حتی اگر فرزندان آنها بسیار کوچک بوده و نیاز به حمایت و مراقبت بیشتری داشته باشند.

زوج های کاردانی که از داشتن س . ک س با یکدیگر لذت می برند تا هشتاد، نود سالگی نیز از هم خسته نمی شوند. آنها تغییراتی که در اندام های ج ن س ی شان به دلیل بالا رفتن سن ایجاد می شود را به راحتی می پذیرند. مردهایی که پا به سن می گذارند شاید در رسیدن به نعوذ و نگه داشتن آن با مشکل مواجه شوند و خانم ها نیز دچار خشکی مهبل می شوند. زوج های بالغ، که از نظر احساسی به هم نزدیک بوده و همدل می باشند به راحتی می توانند تغییر در نیازهای یکدیگر را درک کنند. آنها همدیگر را در آغوش می گیرند و عواطفشان را با یکدیگر در میان می گذارند و برای هم به منزله قوت قلب هستند. نیازها و خواست های این دسته از افراد برای طرف مقابل کاملا روشن است.

این راهها، روش های اثبات شده ای برای بازگرداندن علاقه و احساس به زندگی مشترک شما می باشد:

اولویت بندی: برقراری ارتباط ج ن س ی را اولین اولویت خود قرار دهید و هیچ گاه آنرا به “بعدا” موکول نکنید. اجازه ندهید حضور بچه ها و یا مسائل کاری مانع انجام دادن این کار شود.
زمان: برای معاشقه زمان بگذارید یا به عبارت دیگر برای این کار زمان به وجود آورید. بر روی علایق خود تمرکز کنید و وقت مناسبی را صرف بازسازی اعتماد و علاقه طرف مقابل نسبت به خودتان کنید.
لمس کردن: دست زدن نشان دهنده عشق ورزیدن است. دستهایتان را به دست یکدیگر بسپارید، با ملایمت هم را در آغوش بگیرید و همدیگر را ببوسید. به هم به حمام بروید و دوش بگیرید.
عشق: ایجاد فضای رمانتیک، بوس و کنار، و عشوه گری از مواردی هستند که کیفیت رابطه ج ن س ی را بالا می برند.
بازی: هیجان داشته باشید، با هم شوخی کنید و راههای جدید را در س . ک س . کشف کنید.
صحبت: احساسات و خواست های خود را با یکدیگر در میان بگذارید، در مقابل گفته های او از خود واکنش نشان داده و دوباره از نو خود را نیرومند سازید.

--------------------------------------------------

پیشنهاد مقالات مفید برای شما :

زنان از مردان چه میخواهند؟
حلقه گمشده زندگی زناشویی
آنچه زنان از مردان می خواهند! (ویژه آقایان)
9 اشتباه مردانه در زندگی زناشویی 

--------------------------------------------------

پکیجی پر از اسرارهای زندگی زناشویی شما در سال 2015

پکیج آموزشی از عشق تا خیانت

محصول سال 2015 

برای کسب اطلاعات بیشتر از این محصول فوق العاده تأثیر گذار سال 2015 بر روی عکس کلیک نمایید

  • سمینار ما

پاسخ این مسئله بر میگردد به پنجاه هزار سال پیش،یعنی زمانی که پرنسس قصۀ ما برای پوشاندن بدن خودش به جای لباس از پوست خرس استفاده میکرد. یک روز که این پرنسس تازه بالغ شده رفته بود تا مقداری سیب جنگلی بچیند متوجۀ پلنگی شد که قصد داشت به او حمله کند.


پرنسس جیغی بس رعد آسا کشید که نزدیک بود پرده ِ گوش شاهزادۀ قصه که دست بر قضا همان نزدیکی مشغول شکار گوزن بود پاره شود! شاهزادۀ قصه که بسیار عصبانی شده بود رفت تا عامل این صدای ناهنجار را بکشد و از شرش راحت شود که با پلنگی بسی درنده و خطرناک روبرو شد. شاهزادۀ عصبانی درنگ نکرد و با تیری پلنگ را کشت و برای رفع کامل عصبانیت لگدی به پهلوی او زد.


در همین  حال پرنسس را دید که با چشم هایی  پر از تحسین  و قدردانی او را می نگرد . شاهزاده که  سراپا غرور و هیجان شده  بود به  سوی پرنسس رفت و او را روی دوش اش انداخت و به سوی غاری روانه شد. سپس صحنه شطرنجی شد و فیلم از طرف عزیزان دست اندر کار سانسور شد ...

حاصل اتفاق مرموزی که بارها  در همین غار افتاد چند دختر و پسر کوچک بود  که تصویر ازدواج در ذهنشان به صورت نجات زن توسط مرد و مورد حمایت قرار دادن او حک شد.


قرن های بسیاری این تصویر راهگشای جوانان بود. مردی از راه می رسید و زنی را از چنگ پلنگ نجات می داد. بعد او را به غار می برد و صحنه شطرنجی می شد. خب باید بگویم که در آن زمانها همه از این وضع راضی و خشنود بودند...به زودی اشعار و داستانهای بسیاری در وصف نجات دادن زن از دست پلنگ که مردانگی نامیده می شد و مظلومیت و قدرشناسی زن که زنانگی نامیده می شد نوشته شد. دیگر همۀ زنان و مردان باور کرده بودند که راه دیگری برای رسیدن به غار و انجام آن صحنه ی شطرنجی دلپذیر وجود ندارد.


حتما باید مرد قدرتمند تر از زن باشد و زن به او تکیه کند اما به مرور پلنگها تغییر شکل دادند. آنها به شکل مشکلات مالی و مشکلات فکری و روحی و حتی فلسفی در آمدند. به زودی زنان هم شیوه مقابله با این پلنگها را یاد گرفتند.حتی گاهی بهتر از مردان با پلنگ مسائل مالی و مسائل فکری کنار می آمدند. آنها می توانستند به تنهایی زندگی خود را تامین کنند.از لحاظ مالی و فکری مستقل شدند اما تصویر همچنان پابرجا بود.


هنوز هم زنان برای رفتن به غار نیاز به مردی داشتند که آنها را از چنگ پلنگ نجات دهد ..... اما وقتی مرد می آمد تا آنها را نجات دهد آنها شروع به اظهار نظر می کردند: بهتر نیست با آن یکی تیر پلنگ را بکشی؟ اصلا صبر کن من خودم تیر بیهوش کننده دارم ! اینطور بود که مردان احساس سرخوردگی کردند. آنها دیگر نمی توانستند زن را نجات بدهند. زن دیگر با چشمهای سرشار از تحسین و قدردانی به آنها نمی نگریست.



حتی به نظر می رسید که خودش را صاحب نظر در شکار پلنگ می داند و گویا در بعضی مواقع حتی از آنها هم بهتر عمل می کرد . زن و مرد هر دو غمگین و افسرده شدند.گاهی که طبق غریزه به غار می رفتند تا صحنه های دلپذیر را ایجاد  کنند افکار ناراحت کننده به ذهنشان هجوم می آورد. مرد  با خود  می گفت: این زن  مرا نجات دهنده خودش  نمی داند. مرا قبول ندارد وعصبانی می شد. گاهی حتی به جای انجام امور لذتبخش برای اینکه قدرت و لیاقت خودش را به زن ثابت کند بر سر او فریاد می کشید و از همه تلاش هایش در مبارزه با پلنگ انتقاد می کرد. زن هم با خودش می گفت این  مرد اصلا  لیاقت نجات دادن مرا ندارد. من خودم  بهتر از او بلدم خودم  را نجات  بدهم. باید  بگردم  مرد قوی تری پیدا کنم که تواناتر باشد و چون پیدا نمی کرد سرخورده و غمگین می شد.اما هیچیک از زن و مرد نمی دانستند که وقت آن رسیده که تصویر ذهنی خود را عوض می کنند .

اگر شما پکیج آموزشی از عشق تا خیانت را ندیده اید بدون شک میتوانم بگویم فرصت بزرگی را در شادابی زندگی زناشویی اتان از دست داده اید . برای تهیه این پکیج میتوانید به لینک زیر مراجعه کنید و همین الان کامل توضیحات پکیج از عشق تا خیانت را مطالعه کرده و با نگرش باز این پکیج را خریداری کنید تا به خواسته ها و جواب های ذهنتان برسید .
و اگر مایلید بیشتر درباره ی جذابیت بین زن و مرد و راه های دیگر ایجاد و حفظ آن بدانید، توصیه  میکنم که حتما پکیج آموزشی از عشق تا خیانت را تهیه کنید.


پکیج آموزشی از عشق تا خیانت

  • سمینار ما

این مطلب را دوبار بخوانید ...

زندگی زناشویی,زندگی زناشویی و همسرداری,همسرداری,رابطه و ازدواج,پکیج آموزشی از عشق تا خیانت,رابطه عاطفی

یک مرد فکر می کند همین که در خانه باشد نشان دهنده صمیمیت او با همسرش است، آنها حساب نمی کنند که در زمان حضور در اتاق پای کامپیوتر هستند یا فیلم می بینند یا خواب هستند یا...
تا به حال شنیده اید که زبانی که زنان حرف می زنند متفاوت از زبانی است که آقایان استفاده می کنند. مثلا وقتی یک خانم می گوید « حرفش را نزن، اصلا برایم مهم نیست »، در واقع می خواهد به طرف مقابل بفهماند که نه تنها موضوع برایش مهم است بلکه باعث ناراحتی اش هم شده است. اما کمتر مردی است که این موضوع را بداند و تعبیر درستی از آن داشته باشد، حالا این موضوع ساده را به تمام وجوه زندگی تعمیم دهید تا درک کنید زنان چه رازهای بزرگی هستند.


مردانی که نتوانند راز شخصیت زنان را کشف کنند خواه ناخواه دچار اشتباه های بزرگی در قبال آنها می شوند تا جایی که ممکن است زندگی و رابطه شان تحت الشعاع قرار بگیرد. در این مطلب شما را با ۹مورد از این اشتبا هات رایج مردها آشنا می کنیم تا شاید کمی به مردها کمک شود که رفتار همسرشان را رمزگشایی کنند.


تفاوت هایی از دوران غارنشینی
 بیشتر زوج ها اگر بخواهند رابطه ای موفق داشته باشند به حرف زدن اهمیت زیادی می دهند، اما با این همه حرف زدن باز هم مردها می گویند که فکر می کنند زنان یک راز بزرگ هستند و نمی توان از کار آنها سر درآورد و همین عدم شناخت باعث می شود که اختلاف عقیده ای کوچک مثل جارو کردن خانه یا چیدن ظرف ها در ماشین ظرفشویی منجر به دعوایی اساسی شود و به جاهایی برسد که طرفین شروع کنند از همه چیز و حتی خانواده های هم ایراد گرفتن.


در این مواقع نمی توان گفت هر دو طرف بی تقصیرند ولی شاید تقصیر چندانی نداشته باشند و همه اینها ناشی از تفاوت دیدگاه هایشان باشد. باید بدانید خانم ها و آقایان بیشتر از آنکه فکرش را بکنید با هم متفاوت هستند. دکتر آلیسون آرمستانگ، روانشناس کالیفرنیایی می گوید: این تفاوت ها از همان دوران غارنشینی تا زندگی های مدرن امروزی در زندگی زنان و مردان وجود داشته است.


اشتباه یک : چرا مردها حرف خانم های شان را گوش نمی کنند؟
 به نظرتان آشنا نمی آید؟ بیشترین شکایت خانم ها این است که مردشان به حرف آنها گوش نمی دهد.
متاسفانه مردها قدرت یک گفت وگوی ساده و عاشقانه را دست کم می گیرند.خانم ها طی گفت وگو دوپامین یا همان هورمون لذت در بدن شان بالا می رود و در نتیجه طی این گفت وگو ارتباط قوی تر می شود اما برای بیشتر مردها گفت وگو اینقدر اهمیت ندارد.مردها متوجه نمی شوند که خانم ها حرف می زنند تنها برای اینکه احساس کنند به طرف مقابل وصل هستند، آنها فکر می کنند که همسرشان حرف می زند که خواسته اش را مطرح کند.از طرف دیگر مردها به طور غریزی می خواهند مشکلات همسرشان را حل کنند، حتی اگر خانم از او کمک نخواهد.


راه حل : یک عبارت هست که می تواند برای خانم ها معجزه کند: « برای من از خودت بیشتر بگو» و اگر شما می خواهید واقعا او را خوشحال کنید، بگویید: « من به حرف هایت علاقه مندم »


اشتباه دوم : مردها پیشنهاد کمک نمی دهند
خانم های شاغل بیشتر اوقات روزشان را در دفتر کار سپری می کنند و بعد هم باید مشغول غذا پختن و رسیدگی به خانه شوند، آیا به نظر شما این توقع زیادی است که زنی انتظار داشته باشد بدون اینکه از همسرش بخواهد ظرف ها را بشوید؟

 وقتی یک زن کمک می خواهد یا به کمک نیاز دارد، ممکن است به طور مستقیم خواسته اش را مطرح نکند و هیچ کس هم انتظار ندارد که یک خانم هیچ وقت به کمک احتیاج نداشته و مانند یک شیرزن از کسی انتظاری نداشته باشد.

قبول کنید که این فراتر از توانایی یک زن معمولی است، مردی که قدرت جارو کردن در استحکام یک رابطه را متوجه نشود به احتمال زیاد با همسرش مشکل خواهد داشت، مردها باید بدانند که امور خانه در روحیه همسرشان به شدت تاثیر می گذارد.

اما چگونه؟ برای بیشتر زن ها، کارهای خانه و تمیز بودن آن نقش مهمی در احساس شان نسبت به زندگی دارد و اینکه همسرشان در این امر به آنها کمک کند می تواند به زندگی امیدوارشان کند.
راه حل: اول از همه شما به عنوان یک مرد باید با دیدن تلویزیون و فیلم ها متوجه شوید که یک زن چه کارهایی انجام می دهد


 احتمالا خواهید دید که بیشتر اوقات خانم ها آرام و قرار ندارند، اگر همسر شما نیز چنین است هر چه سریع تر به کمکش بشتابید و دوم اینکه مردها نیاز دارند که کلمه « کمک » را از پیشنهادهای خود حذف کنند. یک زن برای اینکه توانایی اش را نشان دهد جواب طبیعی اش به پیشنهاد کمک « نه » است؛یعنی می گوید « ممنون خودم انجام می دهم » پیشنهاد می کنیم به عنوان شوهر از او بپرسید « آیا کاری هست که بتوانم انجام دهم؟ »


نکته مهم : از قانون طلایی « ارتباط موفق » چیزی شنیده اید
 بارها و در جاهای مختلف درباره تفاوت های زن و مرد صحبت شده ولی برای بیشتر مردها رفتار زن ها همچون یک راز است و شاید غفلت از همین تفاوت ها گاهی باعث می شود یک موضوع کوچک و یک اختلاف نظر جزئی تبدیل به یک دعوای بزرگ و دلخوری زیاد شود. قانون طلایی برای حل این مشکل این است؛ همان گونه که دیگران با شما رفتار می کنند با آنها رفتار کنید، مردها معمولا همان گونه که دوست دارند همسرشان با آنها رفتار کند با او رفتار می کنند و همین باعث به وجود آمدن اختلافات می شود چون زن ها و مردها متفاوتند.


اشتباه سوم : او با شما فرق دارد
 آیا تا به حال دیده اید که بعضی از مردها وقتی می خواهند خیلی همسرشان را خوشحال کنند به او وسایلی چون ایکس باکس هدیه می دهند، چون همان کاری را می کنند که دوست دارند همسرشان انجام دهد. وقتی مردی هدیه می دهد بیشتر به نیازهای خودش فکر می کند نه اینکه همسرش چه وسیله ای نیاز دارد و در نهایت همین رفتار اثر خود را در زندگی نشان می دهد.
البته این فقط یک ویژگی مردانه نیست، همه مردم به طور طبیعی فکر می کنند دیگران نیز خواسته هایی شبیه خودشان دارند، چون همه فکر می کنند دیگران هم شبیه آنها هستند.
مردان و زنان عموما خواسته هایی همساز دارند اما اگر زن و شوهری اینگونه نباشند مشکلات زیادی برایشان پیش می آید.


راه حل : مردها نیاز دارند درباره احتیاجات همسرشان بیشتر بدانند، اینکه چطور باید او را حمایت کنند و اینکه او چگونه شوهری را دوست دارد؟
 به دست آوردن این اطلاعات خیلی سخت نیست تنها کافی است از همسرتان سؤال کنید. به خانم تان اجازه دهید که به راحتی با شما ارتباط برقرار کند و توقعاتش را بگوید.


اشتباه چهارم : چرا او ساکت است؟
 مردها فکر می کنند وقتی همسرشان یک روز با آنها صحبت نمی کند حتما در حال جریمه کردن آنهاست اما حقیقت این است که روحیه او آسیب دیده و نمی تواند صحبت کند. گاهی همین سکوت مردها را به اشتباه می اندازد و باعث می شود وضعیت را بدتر کنند. مرد می خواهد به زن اجازه دهد تا خودش حالش خوب شود اما باید بداند طولانی شدن سکوت زن می تواند عواقب بدی به دنبال داشته باشد. مردها فکر می کنند سکوت خوب است و حال زن را خوب می کند اما برای زن این سکوت، آرامش پیش از توفان است.

راه حل : وقتی یک زن ساکت است، باید مرد از او علت سکوتش را بپرسد، مردها باید همیشه همسرشان و احساسات او را چک کنند


باید بدانید که عبارت معجزه آسا در این مواقع این است « عزیزم در ذهنت چه می گذرد؟ » در این مواقع باید مرد بیش از همیشه خود را دلسوز نشان دهد چون در این صورت زن احساس امنیت می کند و راحت تر احساسات واقعی اش را مطرح می کند.
اگر نمی دانید چگونه گفت وگو را شروع کنید می توانید بگویید «من نمی دانم چه کاری کرده ام، اما خیلی متاسفم که ...»


اشتباه پنجم : مردها دلایلشان را توضیح نمی دهند
 این یک شکایت رایج زن ها نسبت به مردهاست، چرا همسرم آنچه را که فکر می کند، به من نمی گوید. در عصر حجر مردها برای شکار نیاز داشتند تا جایی که می توانند کالری ذخیره کنند، اما امروز مردها، کلمات را برای خودشان نگه می دارند و سعی می کنند احساساتشان را پنهان کنند. وقتی خانمی به همسرش پیشنهاد می دهد که به سینما بروند ممکن است مرد بدون هیچ توضیحی تنها بگوید « نه!» هرچند در ذهن خود دلایل روشنی دارد مثل اینکه جای پارک پیدا نمی شود یا خیلی خسته است و... اما چون خانم ها این دلایل را نمی دانند دچار سوء تفاهم می شوند. مثلا زن فکر می کند که همسرش دوستش ندارد و نمی خواهد با او وقت بگذراند.


راه حل : باید با همسرتان بیشتر صحبت کنید
 مردهایی که تصمیم هایشان را برای همسرشان توضیح می دهند حدود ۱۰۰برابر بیشتر از مردهای دیگر در زندگی موفق هستند، این مردها حتی اگر با همسرشان مخالفت کنند چون برای او توضیح می دهند، تنش به وجود نمی آورند.


 اشتباه ششم : مردها فکر می کنند حضور فیزیکی در خانه کافی است
 یک مرد فکر می کند همین که در خانه باشد نشان دهنده صمیمیت او با همسرش است، آنها حساب نمی کنند که در زمان حضور در اتاق پای کامپیوتر هستند یا فیلم می بینند یا خواب هستند یا... برای مردها تنها فعالیت های ۲ نفره می تواند نشان دهنده صمیمیت باشد، در این فعالیت های ۲ نفره حضور ۲ نفر برای مرد آرامش بخش است.


اما برای زن ها اینگونه نیست، او برای اینکه احساس آرامش کند باید مطمئن شود که همسرش به لحاظ احساسی، فیزیکی و ذهنی با او همراه است.


راه حل: ۳ کار را فراموش نکنید زن ها برای داشتن یک رابطه موفق نیاز دارند که هم صحبت کنند، هم توجه کافی دریافت کنند و هم با همسرشان ارتباط حسی و فیزیکی داشته باشند و در نتیجه این حالات احساس صمیمیت بیشتری می کنند.


 اشتباه هفتم : مردها می گویند همسرشان به آنها توجه کافی ندارد
 باید بدانید که خانم ها به راحتی می توانند چند کار را با هم انجام دهند و این جزو طبیعت آنهاست، اما مردها اینگونه نیستند. به عنوان مثال یک خانم هم می تواند تلفن جواب دهد، هم به غذا سرکشی کند و هم با شوهرش درباره یک موضوع مهم صحبت کند، اما در این مواقع مرد فکر می کند همسرش به او بی توجه است. مردها به دنبال توجه کامل هستند و می خواهند وقتی حرف می زنند همسرشان هیچ کاری نکند، در صورتی که نمی دانند که همسرشان به حرف ها با توجه کامل گوش می کند. با همه این حرف ها یک مرد چطور می تواند توجه کامل همسرش را جلب کند؟
راه حل : بهترین کار این است که هنگام صحبت دست های همسرتان را در دست بگیرید، با این راه دیگر گمان نمی کنید که او نسبت به حرف هایتان بی توجه است.


 اشتباه هشتم : مردها بیشتر به خودشان توجه می کنند تا همسرشان
 یکی از رایج ترین اشتباهات مردان هنگام ارتباط با همسر یا نامزدشان این است که اصلا به نیازهای عاطفی متفاوت همسرشان توجه نمی کنند و بیشتر توجه آنها به احساسات خودشان است. از طرف دیگر برای زنان نیز چندان مهم نیست که مردان درباره آنها چه فکر می کنند، همه آنچه برای آنها اهمیت دارد احساس خودشان نسبت به مرد زندگی شان است. یک زن چندان توجه نمی کند که شما چقدر می خواهید او را تحت تاثیر قرار دهید. اگر شما خودتان فکر می کنید همسر یا نامزد خوبی هستید، در احساسات او تاثیر خاصی ندارد. او چندان توجه نمی کند که شما در دلتان به چه فکر می کنید.


راه حل : اگر می خواهید همسرتان را تحت تاثیر قرار دهید، سعی کنید احساساتش را بیشتر بشناسید از او درباره احساساتش بپرسید تا راه های خوشحال کردنش را پیدا کنید.


 اشتباه نهم : کسل بودن!
یک مرد باید در زندگی اش احساس شوق و اشتیاق داشته باشد (در کنار همسری که دوستش دارد) وگرنه روز به روز کسل تر می شود. این مورد می تواند کار یا فعالیت فرهنگی یا... باشد. وقتی شما به نیازهای خودتان توجه کافی داشته باشید و سعی کنید استعداد های بالقوه خودتان را شکوفا کنید و با انجام دادن کاری که دوست دارید شاداب باشید، مسلما در کنار همسرتان نیز زندگی بهتری خواهید داشت و بهتر می توانید او را خوشحال کنید.


 10 نکته که زنان دوست دارند مردان در مورد آنها بدانند
1 - زنان دوست دارند که از آنها راهنمایی و نصیحت بخواهید.
2 - خواسته هایتان را غیرمستقیم با آنها مطرح کنید.
3 - زنان انتظار دارند که به آنها زنگ بزنید.
4 - هر گاه زنی در اوج خشم و غم قرار گرفته باشد، به هیچ عنوان تقصیری را به گردن نمی گیرد.
5 - بسیاری از زنان به این علت که نمی خواهند کسی ایشان را نیازمند بداند، نیازهایشان را انکار می کنند.
6 - یک زن به طور ذاتی از توانایی نامحدودی در شاداب ساختن دیگران برخوردار است. اما وقتی آن زن لبخند می زند، لبخندش به این معنا نیست که در اوج شادابی و خوشحالی قرار دارد.
7 - یک احساس پنهان در درون زن به او می گوید نمی خواهم خواسته هایم را به همسرم بگویم، اگر عشق او به من واقعی باشد، خودش از نیازهایم مطلع می شود.
8 - هیچ چیزی را در رابطه اش با شما فراموش نمی کند.
9 - همسرتان می خواهد در صدر فهرست اولویت های شما قرار بگیرد، او جایگاه شماره یک را می خواهد، او می خواهد بیش از دوستان، همکاران، مشتریان و حتی مادرتان برای شما مفهوم داشته باشد.
10 - هیچ وقت از گفتن جمله دوستت دارم به زن مورد علاقه تان غافل نشوید.

  • سمینار ما

روانشناسی ثروت(ویدئو)

شگفت آوره که یک بازی روپولی دستکاری شده چه چیزهایی رو ثابت میکنه. در این سخنرانی سرگرم کننده اما هوشمندانه، جامعه شناس پائول پیف نتایج تحقیق خود در مورد چگونگی رفتار مردم وقتی که احساس ثروتمندی دارند رو به اشتراک میگذاره. اما در حالیکه مسئله ی شکاف طبقاتی چالش بزرگ و پیچیده است، خبرهای خوب هم وجود داره .


برای مشاهده ویدئو به لینک زیر مراجعه نمائید :


http://www.seminarema.com/wealth/525-does-money-make-you-arrogant.html

  • سمینار ما

[ ان ال پی - ارتباط موثر - NLP ]

.:: به کمک ان. ال.پی (NLP) می توانید سریع تر وموثر تر از قبل به اهداف شخصی خود دست یابید ::.

کسب موفقیت و برقراری رابطه دوستی و صمیت با دیگران در صدر خواسته های انسان بوده و هست. انسان ها مایلند موفقیتشان بر پایه فضیلت و برقراری رابطه دوستانه بر اساس اعتماد و احترام متقابل با دیگران بنا شود و از جمله علوم جدیدی که ما را در این امر هدایت می کند، ان.ال.پی است. این علم از اوایل دهمه 1970 .م با همکاری جان گریندر و ریچارد بندلر صورت گرفت که به مضامین برنامه عصبی - کلامی اشاره دارد. بخش عصبی بر این نکته تاکید دارد که همه رفتارها از فرایند عصب شناختی بینایی، شنوایی ، بویایی ،چشایی و لامسه نشات می گیرد و ما به کمک حواس پنجگانه دنیا را تجربه می کنیم. در بخش کلامی این امر حائز اهمیت است که ما برای تنظیم افکار و رفتار خود و نیز ،برقراری ارتباط با دیگران از زبان استفاده می کنیم و در نهایت برنامه ریزی شامل انتخاب روش هایی است که با استفاده از آن می توانیم با سازمان دادن به نقطه نظرها و اعمالمان به نتایج مورد نظر دست یابیم.

ان ال پی چیست و چه فوایدی دارد؟

پیام ان.ال.پی این است که ما مجموعه‌ای از آموخته‌هایمان هستیم و چناچه آموخته‌های جدیدی بیاموزیم تغییر خواهیم کرد و امروزه موفقیت، توسعه و پیشرفت در تمامی جنبه‌های زندگی آموختنی است .

ارتباط موثر و موفق با ان. ال . پی (NLP)


  • سمینار ما

[ ان.ال.پی - NLP - ان ال پی ]
ان ال پی تو یک کلام ، راه دستیابی به قدرتها و منابع درونی بی نهایت انسانهاست . ان ال پی (NLP) همیشه وضعیت خوب رو مشخص نمی کنه ، بلکه می خواد وضعیت موثرتر رو نشون بده . یک حالت خوب می تونه برای یک نفر خوب و برای یکی دیگه بر تلقی بشه . ان ال پی اصولاً دنبال تشخیص خوب و بد نیست ، بلکه دنبال تاثیرگذاری بهتر و جهت دار تر هست . نمی گه چه مدل روابطی بین والدین و فرزند مطلوب و پسندیده و دلخواه ولی راهی رو نشون میده که چطور پدر و مادر بتونند نفوذ و تاثیر بیشتری روی بچشون داشته باشند . ان ال پی یک استراتژی هوشمندانه و کاملاً بصرفه است ، چون تمرکزش روی ارتباط اجزاء مختلف با همدیگرست و شناخت کانالهای ارتباطی رو بهترین و سریعترین راه برای تاثیرگذاری مطلوب و کسب نتایج دلخواه میدوند .

از ان ال پی چه می دانید؟! - NLP


  • سمینار ما

تز ان ال پی بسیار ساده و کاربردیه . کافیه دقت کنیم آدمهای موفق ، انسانهای کارآمد و برجسته ، در موقعیتهای خاص چطور رفتار می کنند ، چطور حرف می زنند ، چطور نگاه می کنند و  واکنش اونها چه کیفیتی داره و در کل چطور زندگی می کنند که اینقدر موفقند و بقیه نیستند . حالا با شبیه سازی و الگوبرداری و یک تقلید ساختاری و برنامه ریزی شده ، این کیفیت برتر رو در شخصیت خودمون و در زندگی خودمون پیاده کنیم ، انتقالش بدیم به تمام اجزای فکری و رفتاری و احساسی مون ، تا ما هم دارای چنین ساختاری بشیم . منطق ان ال پی میگه ، اگه این کیفیت شخصیتی رو از یک انسان برتر و برجسته انتقال بدید و در یک انسان متوسط و معمولی پیاده کنید ، قطعاً همون نتایج برتری که برای انسان برتر اتفاق افتاده ، در انتظار آدم معمولی هم خواهد بود.

این مقاله را مطالعه نمائید: از ان ال پی چه میدانید؟

ان ال پی احساس غنی بودن - NLP


  • سمینار ما